آیا نامه های مرا می خوانی؟
برای تو می نویسم
برای تو که معنای باران را از ناودانها نمی پرسی و هیچ گاه با
کوهها قهر نمی کنی
برای تو که پنجره را به خاطر دیدن خورشید دوست داری و به
یاس به خاطر اینکه بوی یار را دارند احترام می گذاری
در تنهائی سرشار از حضور صمیمانه تو اینک من اعتراف میکنم
در این اتاق ساکت تاریک؛
هر گاه من نگاه تو را شعر می کنم
اگر کلمات همراه من نباشند دلم می پوسد
اگر فرصت نوشتن را از من بگیرند مثل درختی که به شوره زاری
دور تبعید شده باشد از ریشه خشک می شوم.
اگر کلمات از من بگریزند و من را تنها بگذارند از درون می گدازم
من شب و تنهایی را با کلمات دوست دارم